جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
آیت الله مصباح یزدی

حوزه/ عضو خبرگان رهبری به بیان اين‌که فضيلت و برتري تمدن‌ها بر يکديگر به فرهنگ آن جوامع و وجود روح تقوا در آن‌ها بستگي دارد، گفت: مطلوب اسلام آن است که روح تقوا بر جامعه حاکم باشد، شکل تمدن به هر گونه و در هر مرحله که باشد چندان اهميت ندارد.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، آيت الله مصباح يزدي، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در ديدار طلاب مدرسه علميه رشد قم، ضمن تبريک ایام مبارک رجب اظهار داشت: همه کارهايي که انسان، به عنوان موجودي عاقل و انتخاب‌گر، آگاهانه انجام مي‌دهد، بر دو پايه انگيزه و شناخت مبتني است؛ يعني يک نوع شناختي از کار و نتيجه آن، و نوعي ميل و کشش به انجام آن کار لازم است.

ایشان  افزود: ما معتقديم اسلام به عنوان کامل‌ترين دين از سوي خداوند فرستاده شده است که انسان در سايه عمل به دستورات آن، بهترين خواسته‌اش (يعني سعادت ابدي) را کسب خواهد کرد؛ و در واقع، انسان با عمل به دستورات اسلام، بيشترين فيض الهي را درک مي‌کند، و در نتيجه، هم دنيايش بهتر اداره مي‌شود و هم در زندگي ابدي، سعادت ابدي خواهد داشت.

عضو خبرگان رهبری با تأکيد بر اين‌که بالاترين کمالي که يک مخلوق ممکن الوجود مي‌تواند به آن برسد، در گرو عمل به دستورات خداوند متعال است، ادامه داد: جاي اين سئوال وجود دارد که اگر همه انسان‌ها بايد براي رسيدن به سعادت يک مسير را طي کنند، پس چرا در وظيفه‌ها تفاوت وجود دارد؛ مگر نه اين است که اگر از نقطه‌اي که قرار داريم، نقطه‌اي را به عنوان هدف در نظر بگيريم، فقط يک خط مستقيم ميان اين دو نقطه وجود خواهد داشت؛ بنابراين، نزديک‌ترين راه براي رسيدن به خدا که همان صراط مستقيم است، تنها يک مسير است؛ پس چگونه است که وظايف افراد با هم مختلف است و در عين حال همه آن‌ها هم مي‌توانند به سعادت برسند؟

آیت الله مصباح يزدي ادامه داد: جواب اجمالي اين است که هر چند صراط مستقيم يکي است و وحدت دارد، اما وحدت آن «نوعي» است؛ يعني حرکت در صراط مستقيم به معناي انجام کار براي رضاي خداوند است، ولو شکل کارها با هم متفاوت باشد؛ به عبارت ديگر حرکت در مسير مستقيم به معناي عبادت است و عبادت اشکال گوناگون دارد.

ایشان افزود: کارهايي که خداوند دوست دارد، همه تحت عنوان واحد «عبادت» جمع مي‌شوند و ممکن است امکانات و استعدادهاي افراد مختلف باشند، اما همه از همان داشته‌ها مي‌توانند در مسير مورد رضاي الهي استفاده کنند.

عضو خبرگان رهبری به تبيين حکمت وجود اختلاف در خلقت و استعدادها پرداخت و گفت: اولا دوام خلقت وابسته به وجود تفاوت‌هاست؛ مثلا اگر همه يکسان بودند و زن و مردي وجود نداشت، يا روحيه‌هاي مختلف آن‌ها نبود، يا علاقه اي بين آن‌ها به وجود نمي آمد، تداوم نسل از بين مي‌رفت. ثانيا وجود زمينه‌ها و استعدادهاي مختلف از اين روست که فرصت انتخاب به نحو اکمل براي فرد فراهم شود؛ در واقع با اين اختلافات، دايره انتخاب فرد و لزوم آگاهي فرد براي انتخاب يکي از گزينه‌ها بيشتر مي‌شود.

ایشان با بيان اين‌که وقتي انسان قرار است خليفة الله و مظهر وجود خدا روي زمين باشد، هر قدر گزينه‌هاي بيشتري براي انتخاب داشته باشد، اهميت انتخاب‌گري وي بيشتر مشخص مي‌شود؛ اظهار داشت: طبيعي است که انتخاب يکي از صد گزينه، نياز به آگاهي بيشتري دارد نسبت به انتخاب بين دو گزينه؛ لذا انسان هر لحظه مي‌تواند از بين صدها گزينه يکي را انتخاب کند؛ انتخاب اين‌که به چه بنگرد، در مورد کدام يک از مسائل بي‌نهايت تفکر کند، به چه گوش دهد، چه بگويد، و نظاير آن.

رئیس موسسه امام خمینی(ره) با اشاره به اين‌که براي انتخاب، آگاهي لازم است، ادامه داد: خداوند متعال به همين منظور عقل را به بشر داده است؛ اما درک برخي مسائل در حد توان عقل نيست، لذا خداوند متعال وحي را نيز به کمک عقل فرستاده است؛ و اين‌که گفته مي‌شود احکام شرعي، تابع مصالح و مفاسد واقعي هستند، يعني قطعا مصلحت و مفسده واقعي دارند، ولو عقل آن‌ها را نفهمد.

آیت الله  مصباح يزدي افزود: بر اساس اعتقاداتمان بايد اعتراف کنيم هر چند مسير حرکت براي کمال يکي است، اما شکل وظيفه‌مان با يکديگر فرق دارد. طبيعي است که شکل انجام وظيفه براي يک جوان برومند متفاوت از يک فقيه کهنسال است، لذا عقلاني نيست که هر دو فقط مثلا کشاورزي کنند. لذا انسان در شرايطي که قرار دارد، بايد گزينه‌هاي ممکن براي انتخاب را بررسي کند و گزينه مطلوب‌تر که مورد رضاي الهي است را انتخاب کند.

ایشان با اشاره به اين‌که انسان مدني بالطبع است، خاطر نشان کرد: انسان به گونه‌اي آفريده شده که دوست دارد به ديگران نزديک شده، با آن‌ها ارتباط برقرار کند و با همکاري و تقسيم وظايف با آن‌ها زندگي کند؛ لذا همين امر سبب پيدايش تمدن‌هاي مختلف شده است؛ چرا که استعدادهاي ذاتي مردم هر جامعه، شرايط اقليمي، روابط‌شان با ديگران، و حوادثي که در طول سال‌ها برايشان پيش آمده، زمينه نوع خاصي از زندگي را براي آن‌ها فراهم کرده است که به آن تمدن آن جامعه گويند.

آیت الله  مصباح با اشاره به مراحل تمدن، از غارنشيني، کوچ‌نشيني، و بيابان‌گردي گرفته تا شهرنشيني در خانه‌هاي خشتي، تا ساختمان‌هاي امروزي، خاطر نشان کرد: تمدن شکل زندگي انسان‌هاست و به همين دليل، سعادت ابدي انسان‌ها تنها ‌در گرو تمدن نيست و رسيدن به سعادت نه در گرو زندگي در ساختمان‌هاي مجلل و پيشرفت تکنولوژي است و نه در گرو زندگي در خانه خشتي و حقير.

عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به اين‌که انبياء براي تغيير محتواي تمدن آمده‌اند و نه شکل آن، اظهار داشت: محتواي تمدن عبارت است از فرهنگ، که ريشه آن را باورها و ارزش‌ها تشکيل مي‌دهند.

ایشان با اشاره به اين‌که بسياري از افراد و حتي دانشمندان بين تمدن و فرهنگ تفاوتي قائل نيستند، اظهار داشت: نبايد فرهنگ را با تمدن يکي دانست، چرا که يکي مربوط به شکل زندگي جامعه است و ديگري مربوط به محتواي آن زندگي. اسلام آمده است تا به جوامع در هر مرحله‌اي هستند، کاخ‌نشين يا کوخ‌نشين ياد دهد که چه نگاه و اعتقادي بايد داشت، و چگونه بايد عمل کرد؛ از اين رو تمدن اسلامي، به هر تمدني گفته مي‌شود که محتواي اسلامي داشته باشد.

آیت الله مصباح یزدی ادامه داد: از زمان رسول اکرم (ص) تا کنون تغييرات زيادي در شکل زندگي جوامع انساني مسلمانان و غيرمسلمانان رخ داده و اين تحولات، همان تمدن است که شکلي است، اما محتوا و روح تمدن اسلامي، فرهنگ آن می باشد که در طول دوران‌ها تغيير نمي‌کند.

عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به اين‌که فضيلت و برتري تمدن‌ها بر يکديگر به فرهنگ آن جوامع و وجود روح تقوا در آن‌ها بستگي دارد، اظهار داشت: چه بسا کشورهايي که از نظر شکلي داري تمدن پيشرفته بوده، خود را متمدن مي‌دانند، اما از نظر انسانيت عقب‌افتاده‌اند؛ به گونه‌اي که گاه دقيقا همان چيزي که در اسلام مورد سرزنش قرار گرفته را به عنوان افتخار مطرح مي‌کنند؛ مانند هوا پرستي و توجه به خواسته دل که امري مذموم و ناپسند است، ولي افتخار برخي کشورها که پيشرفت ظاهري هم داشته اند اين است که هر چه خواسته و هواي دل مردم است، ولو ارضاي خواسته‌هاي حيواني به هر طريقي باشد، ملاک تصميم و عمل آنها قرار مي‌گيرد!

ایشان با اشاره به اين‌که اگر يک تمدن از نظر شکلي فوق‌العاده پيشرفته باشد، اما بر فرهنگ شکم‌بارگي و شهوت‌ راني تکيه کند، اين تمدن هيچ ارزشي ندارد و از نظر اسلام، عقب افتاده، گفت: هرچند از نظر اسلام پيشرفت در امور شکلي تمدن نيز لازم است تا مبادا دست مسلمانان به سوي کفار دراز شود، اما اين مسئله‌اي ثانوي است؛ و مطلوب اسلام آن است که روح تقوا بر جامعه حاکم باشد، شکل تمدن به هر گونه و در هر مرحله که باشد چندان اهميت ندارد. بنابراين، زماني يک تمدن، تمدني اسلامي است که زمينه تقوا در جامعه را بهتر و بيشتر فراهم کند.

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha